“توطئه بزرگ”1 یا “توهم توطئه”2 موضوع بسیار مهمی است که بر اساس باور داشتن یا نداشتن آن همه پله های بعدی ساختار فکری فرد طبق آن بنا خواهد شد و متعاقباً اعمال فرد تحت تاثیر افکارش شکل خواهند گرفت.
هرم تئوری توطئه
توهم توطئه - دن کیشوت (یا نوع ایرانی دایی جان ناپلئون)
باور توطئه ممکن است در حد یک طرح منطقه ای باشد مثل طرح “نیل تا فرات“3 صهیونیزم و یا طرح آمریکایی “خاورمیانه جدید“4 و یا در سطح جهانی مثل “نظم نوین جهانی“5 باشد و یا حتی بالاتر. همچنین از نظر زمانی ممکن است مربوط به مقطع زمانی کوچک و یا سده اخیر و یا همه تاریخ باشد.
نقشه طرح خاورمیانه جدید
عبارت نظم نوین جهانی در نشان آمریکا
اما گروهی که توطئه در چنین سطوحی را باور ندارند، جهان را ترکیبی از نیروهای مختلف و کشمکش دائم می بینند که هر طرف که قویتر است برنده میدان است. طرز فکر کلی اغلب این افراد به یکی از گروه های تکنوکرات، سکولار، پلورالیسم، لیبرالیسم و امثال آن نزدیک است. آنها کشمکش ها را داخل یک طرح بزرگتر نمی بینند. اغلب آنها مبنای کشمکش ها را اقتصاد می دانند نه امور مربوط به ادیان و اعتقادی. طبعاً اگر فرضیه “توطئه بزرگ” صحیح باشد پس اتهام “توهم توطئه” هم قسمتی از همان توطئه جهت انحراف افکار عمومی است. همچنین انحراف افکار عمومی به موضوعی حاشیه ای و بزرگنمایی آن در حد یک توطئه بزرگ جهت پنهان ماندن عملیات اصلی.
حقیقت چیست؟
برای کشف حقیقت می بایست گذشته را مرور کرد. باید تا نقطه شروع به عقب بازگشت. روزی که خداوند تصمیم به خلق انسان می گیرد. با دقت در آیات قرآن و گفتگوهای انجام شده خیلی چیزها روشن می شوند.
خداوند بهترین مخلوق خود را در بهترین ترکیب آفریده و پس از خلق آن بخود تبریک می گوید. اما فرشته ها ابراز نگرانی می کنند و که این موجود مختار فساد بپا خواهد کرد. اما بدستور خداوند برای مقام انسان همه سجده می کنند به جز ابلیس که از جنیان است و به خاطر مقام بالایش در عبودیتخداوند در جمع فرشتگان قرار گرفته است.
ابلیس اول مقایسه می کند (آتش و خاک) سپس تکبر ورزی می کند و در نهایت عصیان می کند. او پس از رانده شدن هم مغلطه می کند و سبب گمراهی خود را خداوند اعلام می کند و با خداوند به مجادله برمی خیزد و مهلت می خواهد تا ادعای خود در خصوص انسان را ثابت کند.
هر چند نفس انسان به سبب داشتن اختیار می توانست به تنهایی موجب انحراف انسان و ابتلا به صفات رذیله شود اما ابلیس مهلت می یابد تا روز تعیین شده و او با امکانات خود اعم از خدمه و طایفه اش از جنیان و قدرت وسوسه و قدرت تسلط بر انسانهای غیر مومن (و شاید موارد دیگر) بر علیه انسان بسیج می شود و اولین و بزرگترین توطئه خلقت اینجا رقم می خورد و جنگ آغاز می شود.
اولین برخورد و پیروزی شیطان در فریب انسانها اتفاق می افتد آدم و حوا از بهشت به زمین هبوط می کنند. جنگ اول خیر و شر با حسادت قابیل ووسوسه شیطان شکل می گیرد و هابیل به قتل می رسد.
کشمکش بین انسان و نفس خود و شیطان ادامه یافت. فرستاده های خداوند یکی پس از دیگری آمدند و کتابهای مختلف آسمانی نازل شدند. انسان بین دو بی نهایت است. بی نهایت پست و بی نهایت فرشته. اقوامی هلاک می شوند جنگهای بسیار اتفاق می افتد. با طوفان نوح همه چیز از نو شروع می شود و باز همان کشمکش ها تا به امروز و تا آخرالزمان.
حماسه عاشورا، زیباترین تجلی عظمت انسان شکل می گیرد. فرشتگان و همه مخلوقات خداوند در برابر عظمت انسان حیرت زده می شوند. آنها از درک رابطه بین خداوند و انسان ناتوانند و دلیل سجده بر انسان را بهتر می فهمند.
همواره عده زیادی با نفس اماره و وسوسه شیطان به خطا می روند و عده ای با ارتباط مستقیم با شیاطین و کاملا آگاهانه به راه شرک و کفر می روند. دنیای جنیان و دنیای انسانها بصورت دو جهان موازی پیش می روند. در حالت کلی ارتباط و تداخلی بین این دو دنیا وجود ندارد و طبق آیات قرآنشیاطن جن تنها به اندازه وسوسه ذهنی روی انسان اثر می گذارند.
در حکومت حضرت سلیمان (ع) به اذن خداوند اختیار و تسلط بر جنیان به ایشان عطا گردید و این دو جهان بصورت عمومی در هم اداغام شدند و ارتباط مستقیم بین مردم و جنیان برقرار شد که اثرات آن برای همیشه باقی ماند.
شیطان در مراحل مختلف و سطوح مختلف به فعالیت مشغول است. از دخالت در روند رشد و تقرب مومنین و کند کردن سرعت آنان گرفته تا وادار کردن عده ای به پرستش خود شیطان. اصولآ هر نوع عملی که انسان را از رسیدن به اوج مقام خود بازدارد مطلوب ابلیس است. از غفلت لحظه ای که ممکن است یه مومن با تقوا دچار گردد شروع می شود تا شیطان پرستها که پست ترین حالت سقوط انسان هستند.
هدف نهایی ابلیس رساندن انسان به اوج ذلت و انحراف یعنی پرستش شیطان است اما اگر انسان مقاومت کرد، بت پرستی و هر نوع شرک مطلوب است و اگر نشد کفر از هر نو ع آن و به همین ترتیب اشتغال به گناه، جهل، غفلت، امور بی حاصل، دنیا طلبی، لغزش و … همه مطلوب شیطان هستند و همان گامهای شیطان هستند. بنابراین در همه سطوح، کشمکش بین روح پاک انسان و شیطان در طول تاریخ وجود دارد که مهمترین آن همان بالاترین سطح انحراف انسان است یعنی نزدیکترین انسانها به ابلیس، شیطان پرستهای سازمان یافته.
به نظر می رسد ریشه این سازمان یافتگی از همان دوران حضرت سلیمان توسط گروهی یهودی بنام کابالا آغاز می شود. در ارتباط مستقیمی که بین انسان و جنیان اتفاق افتاد علم جادو و ارتباط با جهان ماورا آموزش و گسترش می یابد و نسل به نسل ارتباط حفظ می شود و علوم آن منتقل می شود تا امروز.
همچنین احتمال وجود نیز نوعی دسته بندی در عالم جنیان دور از ذهن نخواهد بود. بدین صورت که در میان خدمه ابلیس طبقه بندی و تفاوت وجود داشته باشد. بعضی آنها را طبق توانایی و رنگ و نام و …در دسته بندی هایی معرفی کرده اند. وجود جنیان مومن (با طبقه بندی) و فرشتگان با طبقه بندی های مختلف همچون مقربین و فرشتگان کارگزار و فرشتگان محافظ انسان و … که در جبهه دیگر در جهت حمایت و هدایت انسان تلاش می کنند.
لذا با فرض رهبری مستقیم ابلیس، وجود یک سازمان و نوعی نظم در تشکیلات او در طول تاریخ عجیب نخواهد بود. بنابرین اگر تشکیلات ابلیس را بصورت هرمی فرض کنیم که در راس آن خود اوست و طبقه پایین آن شیطان پرستان رده بالا هستند که در ارتباط مستقیم با ابلیس هستند و سطوح پایین تر شیطان پرستانی هستند که با شیاطین سطح پایینتر در ارتباطند. این ساختار با گروههایی که ارتباط مستقیم آگاهانه با اجنه ندارند ادامه می یابد و در ادامه آن صهیونیستها و انواع بت پرستان سپس کافرین و در سطح بعد همه اندیشه های انحرافی و فسادها را شامل می شود.
تجسم یافتن جنیان و التقاط مجدد دو جهان حادثه ای است در آخرالزمان بوقوع خواهد پیوست. اما برای این حادثه مقدماتی لازم است که همان گسترش فساد روزافزون در زمین است. بنابراین گسترش روابط جنسی نامشروع، ربا، خشونت، تنفر، حسادت و … همچنین اندیشه های اومانیسم، فیمنیسم، پلورالیسم، جبرگرایی، تقدیرگرایی، تناسخ، تکامل و … همه در امتداد طرح ابلیس و در تضاد با اندیشه توحیدی قرار دارند. (در خصوص مواردی که تعابیر و تفاسیر مختلف دارند، برداشتهای ضد توحیدی مورد نظر است)
ابلیس و دجال
دجال
دجال6 های بسیاری وجود دارند. ممکن است جریانهایی مثل مدرنیسم و فرماسونری را نیز دجال و یا مقدمه ظهور آن بدانیم. اما در منابع مختلف صحبت از یک موجود ذی شعور است که در آخرالزمان ظهور و دعوی خدایی خواهد کرد. ممکن است دجال خود ابلیس و یا فرزند او و یا یکی از افراد تحت امر او باشد. دجال از قدیم الایام بوده و همه این سالها در اسارت است. دجال آخرین و قویترین توطئه ابلیس است برای انسان.
ابلیس عروج حضرت مسیح (ع) و بازگشت او را بهترن فرصت برای خود می داند. او سالهای زیادی تلاش کرده است تا حضرت مسیح را بعنوان خود خدا جا بزند و تا حدودی موفق بوده و اکنون در پی زمینه سازی برای ظهور است بجای حضرت مسیح. پس اگر مسیح دروغین ظهور کند چندان عجیب نخواهد بود که پیروانش او را خدا یا فرزند خدا بدانند چرا که امروز حضرت مسیح را خدا و یا فرزند خدا می دانند.
مسیح و دجال هر دو از فلسطین ظهور خواند کرد. طبق روایات پس از ظهور دجال و فریب مردم حضرت مسیح (ع) ظهور خواهند کرد و به یاریحضرت مهدی (ع) دجال را به قتل خواهد رساند. چند نمونه از روایات مربوط به آخرالزمان و مسیح و دجال در انتها آمده است.
در خاورمیانه چه می گذرد؟
یهودیان معتقدند مسیح واقعی هنوز ظهور نکرده و آنکه بود، دروغین بوده. بازگشت یا ظهور حضرت مسیح (ع) نقطه اشتراک همه ادیان الهی است. از طرفی در این میان دجال هم با ادعای مسیح ظهور خواهد کرد. همه این اتفاقات در فلسطین رخ خواهد داد. می بینیم که اوضاع پیچیده است و اگر در این میانه دقت و آگاهی نباشد انحراف بزرگی اتفاق خواهد افتاد.
شیطان پرستها و فراماسونرها بعنوان بازوی اصلی ابلیس در تدارک حکمرانی خدای خود یعنی دجال هستند. آنها به اتفاق دسته های رده پایین یعنی صهیونیستها، با امکانات وسیع مالی، نظامی و رسانه ای که در اختیار دارند در صدد آماده سازی منطقه جهت ظهور هستند.
صهیونیستها در پی تصرف سرزمین باصطلاح موعود خود از نیل تا فرات هستند تا با ظهور مسیح و بازسازی معبد هیکل سلیمان حکومت جهانی خود را تشکلیل دهند. از دیگر سو مسیحیان صهیونیسم (اوانجلیست ها)7 در انتظار بازگشت مسیح به این طرح صهیونیستها پیوسته اند. این دو گروه که تحت سیطره و هدایت شیطان پرستها هستند و در واقع در تدارک ظهور مسیح دروغین هستند. آنها بر اساس منابع دینی و تاریخی خود وقوع جنگی بزرگ بنام آرماگدون8 را در منطقه ناگزیر می دانند و از آن بعنوان جنگ نهایی بین خیر و شر9 در آخرالزمان10 یاد می کنند.
اسلام و شیعیان
در ادیان الهی هر دین تا پیامبر خود را پذیرفته و بعد از آن را انکار می کند. یهودیان نه مسیح را باور دارند نه حضرت محمد (ص) را و مسیحیان ضمن تایید پیامبران یهود آمدن حضرت مسیح را باور دارند اما حضرت محمد را پیامبر خدا نمی دانند. در اسلام ضمن تایید همه پیامبران و کتب الهی یهود و مسیحیت، ایمان به حقانیت حضرت محمد و قران دارند و در ادامه شیعیان ضمن باور همه اصول اسلام از جمله پایان نبوت با حضرت محمد، باور به ادامه وجود حجت های خداوند به صورت امامت هستند.
در طول تاریخ پیامبران بسیاری برای هدایت آمدند که به سرعت آیین و کتاب آنها پس از آنها دچار تحریف می شد. جبهه شیطانی هم طبعآ همیشه فعال بوده تا پیامبر آخر و نزول قرآن. خداوند عدم تحریف قران را تضمین می نماید و همه شواهد موید این است که قران تحریف نشده و اصلا قابل تحریف نیست. پس خداوند کتابی نازل کرد که برای همیشه باقی و استوار باشد.
پس از حضرت محمد (ص) اصلیترین مشکل و مانع ابلیس در گسترش عمومی شرک و کفر و حکومت در زمین همین کتاب قرآن بوده است که توانایی تحریف آنرا ندارد. در اندیشه شیعیان وجود امامان معصوم بعنوان واسطه فیض خداوند که مکمل قران هستند (چه حاضر چه غایب) موجب حفظ و پایداری حزب خداوند بوده و هست. لذا عجیب نیست اگر می بینمیم صهیونیستها بعنوان حلقه علنی جبهه کفر مشکل جدی با اسلام دارند و کشورهای اسلامی همواره جولانگاه غرب بوده است و گویی اصلا ادیان یهود و مسیحیت هیچ مشکلی با حرکت سیستم جهان ندارند و فقط این مسلمانها هستند که مشکل سازند.
ضمن احترام به برادران و خواهران اهل تسنن، شواهد و جریانات نشان می دهد ملتهب ترین قسمت برخورد جبهه کفر با اسلام در شیعیان واقع شده است. ایران و حزب الله لبنان. هر چقدر حکومتهای کشورهای اهل تسنن به نزدیکی با غرب و صهیونیزم افتخار می کنند تنها حکومت شیعه دنیا، ایران عزیز سالهاست صریح و روشن در جهت مقابل سیستم کفر درگیر است و هزینه های آن را هم می پردازد. البته شکر خدا حوادث اخیر نشان از حرکت توده های مردم مسلمان دارد در جهت تغییر حکومتهای وابسته و گرایش به استکبار ستیزی و احیای اسلام عزیز.
عمده مطالب عنوان شده بر اساس قران و باورهای اسلامی است. اگر مسلمانی عالم غیب و وجود جنیان را باور ندارد و یا حضور و دشمنی شیطان را جدی نمی گیرد می بایست در اعتقادات خود تجدید نظر کند. اعتقاد به اینکه شیطان یک موضوع موهوم و تخیلی است و همان وسوسه فکریست با قران تناسب ندارد. اکنون با در نظر گرفتن این طرح کلی می توان تک تک حوادث جهان را بررسی و تحلیل کرد. به جرات می تون گفت این تنها طرح کلی است که قادر به توضیح همه تاریخ است.
یادداشت ها:
- conspiracy theory
- conspiracy illusion
- complete land of israel – from the brook of egypt to the Euphrates
- new middle east
- New World Order (NWO)
- anti-Christ
- Evangelism
- Armageddon
- war between good and evil
- apocalypse – End Times
چند نمونه از روایات مربوط به آخرالزمان و دجال :
- حضرت علی (ع): مهدى (ع) از ذریه وفرزندان من است که میان رکن و مقام ظهور نموده وپیراهن ابراهیم وقبای اسماعیل وکفن شیث را بر تن داردو عیسى از آسمان فرود آمده و همراه مهدى (ع) که از فرزندان من است، می باشد. بنابراین زمانى که ظاهر شد ، او را بشناسید. (مستدرک الوسائل ج 2 ص 321 ب 49 ح 21 -الطبعه القدیمه )
- در حالی که مسلمانان در بیت المقدس هستند، دجال خروج مى کند وآنها را به محاصره در مى آورد، تا آنکه خبر فرود آمدن حضرت عیسى به او مى رسد پا به فرار گذاشته و می گریزد. (المفردات النقب المدخل من بین الجبال. الظریب: بفتح الراء تصغیر ظریب بکسرها وهو الجبل الصغیر. الکیر: موقد نار الحداد أو الکیس الذی ینفخ فیه)
- حضرت مسیح کنار پل سفید بر دروازهء شرقى دمشق در کنار درخت ، از آسمان فرود خواهد آمد. او را سوار کرده و دستهایش را بر دوش دو فرشته نهاده وبر تن او دو لباس (مانند لباس احرام) است که یکى را پیراهن قرار داده و دیگری را بصورت رداء پوشیده است. آنگاه یهودیان، نزد او آمده ومی گویند: ما یاران تو هستیم، می فرماید : دروغ می گویید سپس مسیحیان نزد او رفته مى گویند: ما اصحاب تو هستیم. می فرماید: دروغ می گوئید. یاران واصحاب من مسلمانانند. آنگاه وارد اجتماع مسلمانان شده ، ملاحظه می کندکه خلیفهء آنها ( حضرت مهدى ع) می خواهد نماز بگذارد. از اینرو پشت سر آن حضرت براى نماز میایستد، ولى خلیفهء مسلمانان به او مى گوید. اى مسیح تو براى نماز جلو بایست. اما او پاسخ می دهد که شما باید براى اصحابت نماز بخوانى خداوند از تو راضى می باشد من آمده ام که وزیر باشم نه امیر، آنگاه خلیفه مهاجران (حضرت مهدى ع) دو رکعت نماز (شکسته) مى خواند که عیسى بن مریم هم در آن شرکت دارد. بعد از آن یک بار هم حضرت مسیح نماز را مى خواند (امام جماعت مى شود). (المفردات الریطه ثوب بلفقین أی طبقتین. الجمان: اللؤلؤ الصغار . ینزع خلیفتهم : أی یستأنف الصلاه)
- هنگامیکه شیاطین همراه دجال شوند و مردم را براى پیروى از دجال دعوت نموده و آنها را می فریبند، بعضى از مردم فریب آنها را نخورده وبه شیطان مى گویند: شما شیطانید وخداوند متعال، عیسى بن مریم را به ایلیا (بیت المقدس) مى فرستد تا دجال را در آنجا بکشد، در آن میان است که ناگاه عیسى بن مریم در ایلیا فرود می آید در حالیکه جماعتى از مسلمانان و خلیفهء آنها بعد از اذان مؤذن براى نماز صبح در آنجا جمع گشته اند که ناگاه مؤذن صداى شدیدى را از میان مردم مى شنود و او همان عیسى بن مریم است که فرود آمده ومردم به او خوش آمد می گویند و از نزول آن حضرت خشنود می گردند، زیرا مى بینند که وعدهء رسول الله ص درست بوده ومحقق گشته است. سپس عیسى بن مریم به مؤذن می گوید که اعلام نماز کن ومردم به آنحضرت مى گویند: با ما نماز بگذار ولى او مى گوید: با امام خود (حضرت مهدى ع) نماز بگذارید، زیرا او خوب امامى است. آنگاه ، حضرت مهدى ع نماز خوانده و مردم و حضرت عیسى نیز با آنحضرت نماز مى خوانند ، سپس امام ع حضرت عیسى را امیر نموده و مردم به همراه او مى روند تا جائیکه دجال، را مى یابند و دجال به محض اینکه چشمش به حضرت عیسى مى افتد، گویا ذوب مى گردد. آنوقت حضرت عیسى به سمت او رفته و او و هر کس از همراهانش را که بخواهد می کشد. آن زمان همراهان دجال پراکنده شده، وپشت درختان وسنگها پنهان مى گردند. اما آنها به زبان آمده وبه مسلمانان مى گویند اى بندهء خدا اى مسلمان این شخصى که پشت من قرار گرفته یهودى است او را بکش. حضرت رسول الله ص نیز فرمود : این چیزها را براى شما مى گویم تا بیندیشید وبفهمید و آنرا حفظ کنید و به آنها عمل کرده وآیندگان را نیز از آن با خبر سازید تا دیگران را مطلع نمایند وفتنهء دجال ، شدید ترین وبدترین فتنه هاست ، و پس از آن با حضرت عیسى بن مریم هر چه مى خواهید زندگى کنید. (المفردات إیلیا اسم للقدس. عصعصه: قد تکون بمعنى الصوت الصلب الشدید لان عص بمعنى صلب واشتد . الفرقد : نوع من شجر الصحراء)
به قلم : محراب