نقد فیلم مستند بهشت از آن من است That Paradise Will Be Mine
پروژه اسلام هراسی : دین تاریکی که در کمین دختران غربی است!
That Paradise Will Be Mine (2005) بهشت از آن من است
Director/Writer: Merel Beernink
Country : Netherlands
فیلم شرح حال چند زن هلندی است که مسلمان شده اند و با مصاحبه های متعدد و نمایش مسیر زندگی آنها از گذشته تا حال، دلایل آنها و عواقب کارشان را به چالش میکشد.
از آنجا که در اغلب آثار ضد دینی ژست بی طرفی و منطقی بودن بصورت موذیانه و فریبکارانه وجود دارد، در یک نگاه سطحی بنظر میرسد رویکرد فیلم در دفاع از اسلام و اسلامگرایی میباشد اما در واقع کاملا ضد اسلامی است.
تصویری که از اسلام ارایه میشود تصویری است از یک دین بی منطق، تقلیدی و بر مبنای عادت که غم بار است و بوی مرگ میدهد و این دنیای تو را نابود میکند در حالی که وعده بهشت برای آن دنیای تو دارد.
حاوی این پیام برای دختران مسیحی است که در صورت مسلمان شدن و ازدواج با مردان مسلمان، سرنوشت تلخی برای خود رقم خواهند زد.
دینی که مرد سالار است و نگاهی تحقیر آمیز به زن دارد و مانند قفسی است که اگر درب آن را بتوانی باز کنی اسیر خواهد گریخت.
فرهنگ، معماری و رنگ در اسلام را همه فاجعه بار و تمدن غرب و مسیحیت را سرسبز، شاد، زیبا و اخلاق مدار معرفی میکند.
چهره غم بار زنان هلندی است که مسلمان شده اند گویی که قدم در مسیر فلاکت باری گذاشته اند و راه بازگشتی ندارند و بطرز عجیبی از کار خود دفاع میکنند.
دخترانی که با چنین انتخاب بی منطقی زندگی خود و خوانواده شان را تباه کرده اند در حالی که قبل از آن از زندگی خود لذت میبردند!
اتفاقی که برای خانواده ها تعجب، ناراحتی، وحشت، تمسخرو اضطراب به ارمغان آورده.
مسبب این فاجعه نیز مهاجران مسلمان معرفی میشود که آگاهی کافی از دین خود ندارند و با دارا بودن همسران متعدد و زاد و ولد زیاد در مقایسه با رشد کم جمعیت اروپا در حال گسترش هستند!
بارها اسلام و مسیحیت بطرز ماهرانه ای مورد مقایسه قرار میگیرد (قران و انجیل، مسجد و کلیسا، مسلمان و مسیحی)
سوالات و شبهاتی مطرح میشود که بی پاسخ میمانند و با تمسخر، سستی دین اسلام و تضاد آن با فطرت انسان را به ببینده القا میکند که شامل موارد زیر است :
حجاب، خانواده ( شامل: جایگاه زن و مرد، آشنایی، ازدواج، روابط زن و مرد، چند همسری، زاد و ولد، تربیت )، آرایش، وحی، غار حرا، قبله، حج، همجنسگرایی، فقر، رقص، موسیقی، مشورت، کعبه، خلقت انسان و ...
با توجه به رشد اسلام گرایی در غرب و پروژه اسلام هراسی که در دستور کار آنها (خصوصا صهیونیست ها ) قرار گرفته بدیهیست چنین فیلمی با تمرکز روی نسلی که در غرب به سمت اسلام تمایل و یا کنجکاوی دارند تهیه گردیده.
طبعا اسلام چیزی که در فیلم نشان داده شده نیست بلکه دینی است بر پایه مستندات و استدلالهای قوی که متضمن سعادت انسان در هر دو دنیاست و حقیقت همه مسایل مطرح شده و تهمتهای زده شده و پاسخهای سوالات در مباحث مختلف برای جویندگان موجود است.
همچنین کسانی که در غرب مسلمان میشوند هوشمندانه در اثر یافتن مفهموم و حقیقتی عمیق تصمیم به پذیرش اسلام میگیرند نه از روی تقلیدی کورکورانه یا اشتباه آنگونه که فیلم تلاش دارد القا کند .
مصاحبه های متعدد با افراد مشهوری که مسلمان شده اند گواهیست بر این مطلب که به چند نمونه زیر اکتفا میگردد
- "لارن بوث" خواهر زن تونی بلر که پس از یک تجربه روحانی در شهر قم مسلمان شده است میگوید:
امروزه گرایش زنان به دین اسلام در کشورهای غربی افزایش یافته است. دلیل آن اینست که آنچه با نام آزادی در غرب خوانده می شود در واقع راهی برای استثمار جنسی زنان است. هر روز زنانبیشتری به این واقعیت دردناک پی می برند و این گروه برای یافتن معنویت از دست رفتهخود به دین گرایش پیدا می کنند
- «سارا بوکر» هنر پیشه، مدل و مانکن امریکایی میگوید:
پیش از این تمام چیزهایی که برای من با اسلام تداعی میگردید، عبارت بودند از: زنان پوشیده در «چادر»، کتک زنندگان زنان (همسران)، حرامها و یک دنیا ترور و وحشت. یک روز من با قرآن، کتابی که در غرب به طور منفی کلیشهای معرفی شده است، برخورد کردم. در ابتدا سبک و نحوه برخورد قرآن مرا تحت تأثیر قرار داد و سپس نگاه آن به هستی، زندگی، آفرینش و ارتباط میان خالق و مخلوق مرا به شگفتی آورد. من قرآن را خطابهای مملو از بصیرت و بینش برای قلب و روح، بدون نیاز به هیچ مترجم (مفسر) و کشیشی یافتم.
- "کریستیانا پیکر" سرشناسترین مجری آلمانی خبرنگار شبکه MTV میگوید:
پیش از اینکه دین مبین اسلام را انتخاب کنم، هر آنچه یک زن غربی آرزوی آن را دارد، در اختیار داشتم. معروف بودم، ثروت داشتم، زیبا بودم، مردان را جذب خود میکردم اما در مجموع به هیچ وجه احساس خوشبخت بودن نمیکردم تا اینکه مسلمان شدم. اکنون واقعاً احساس خوشبختی میکنم.»
- «فابیان» مانکن پرطرفدار فرانسوی در اوج شهرت و ثروت به اسلام پیوست و اکنون در روستاهای دور دست افغانستان بیماران را مداوا و پرستاری میکند. او بارها تأکید کرده است: «اگر لطف و رحمت خداوند نبود، هیچگاه نمیتوانستم مسلمان شوم و تا آخر عمرم مانند یک حیوان زندگی میکردم.»
اذا جاء نصر الله والفتح و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا فسبح بحمد ربک
والسلام